با ۵ گام ساده برندسازی کنید!
وقتی درباره کوکاکولا فکر میکنید چه چیزی به ذهنتان میرسد؟ نوشابه مشکی رنگ با قوطی قرمز که با فونت سفید رنگی رویش کوکاکولا نوشته شده است. نایک چطور؟ احتمالا همان علامت تیک را روی پوشاک به خاطر میآورید. وقتی به مهران غفوریان فکر میکنید چطور؟ یک بازیگر تپل و با نمک با خندههای جدید و خاصش را به خاطر میآورید. وقتی به اودکلن شانل کوکو فکر میکنید چطور؟ شاید اگر بشناسیدش به یاد گابریل بونور، افسانه مد بیفتید و یا فقط به یاد یک رایحه تند شرقی و تلخ برایتان تداعی شود. اکثر چیزهای معروف در ذهن ما تصویری دارند که معرف آن چیز است. شاید فکر کنید کسبوکار کوچکی دارید، و در حد کوکاکولا و نایک نیستید که بخواهید برند سازی انجام دهید. اما برند سازی همان قدر برای کسب و کارهای کوچک ضروری است که برای کسبوکارها و نامهای بزرگ ضروری است. بعضی از ما ارتباط میان کسب و کارهای موفق و برندهای قویشان را دیدهایم و از این رو اشتیاق زیادی برای ساخت برند خودمان داریم.
همانطور که میدانید برند صرفاً لوگو یا آرم تجاری نیست بلکه هسته مرکزی و هویت کسب و کار است. برند چیزی نیست که در کارگاه و کارخانه تولید شود، مفهومی است که در ذهن مشتری جای دارد. لوگو یا آرم به همراه هویت بصری تنها بخشی از مراحل برند سازی شما است و نباید در اولین گام به سراغ لوگو یا آرم بروید. اجازه دهید خیلی ساده بگویم برای برند سازی چه کار کنید. یک چیز خوب پیدا کنید که شما را از بقیه متمایز کند و رشدش دهید و آن را بخشی از اصول کارتان کنید.
۱- بازار خود را تحلیل کنید
رقبای اصلی صنعت خود را فهرست کنید، ضعف و قوت هر یک را تحلیل و دسته بندی کنید. چه فرصتها و تهدیدهایی در بازار برای شما وجود دارد؟ این تحلیل که به جدول SWOT نیز معروف است حداقل کمک میکند از شرایط درک بهتری پیدا کنید. با مشتریان خود صحبت کنید، حتی با مشتریان رقبایتان صحبت کنید و سوالاتی هوشمندانه و باز بپرسید. منظورم از سوالات باز، سوالاتی است که مشتری توضیح بدهد، نه اینکه فقط با بله و خیر پاسخ دهد. اول از اعتماد و خریدشان تشکر کنید و بپرسید از نظر شما بهترین ویژگی ما چیست؟ کدام یکی از ویژگیهایمان باعث شد ما را به بقیه ترجیح بدهید؟ سوالات مناسب برای کسبوکار و مشتریان خودتان طراحی کنید تا متوجه شوید دیدگاه مشتری به محصول یا خدمت شما چگونه است. با درک بهتر مشتریان متوجه میشوید که چه پیامی را در قلب برندتان قرار بدهید.
۲- جایگاه سازی کنید
تشخیص دهید که با توجه به ویژگیهای محصول یا خدمتتان بازار چگونه شما را بشناسد؟ وقتی مشتری نام شما را میشنود چه چیزی به یاد بیاورد؟ مثلاً نزدیک منزل من ۵،۶ فروشگاه مواد غذایی وجود دارد ولی هر وقت به یکی از آنها فکر میکنم یاد محبت و مشتری مداریاش میافتم. تقریباً همه خریدهایم را از ایشان انجام میدهم چون مردمدار است. به همین سادگی فروشگاه محل زندگیام هویتی از مشتری مداری در ذهنم ساخته است.
ممکن است فرد دیگری روی کاهش قیمت قویتر عمل کند. مثل فروشگاههای افق کوروش با شعار “همواره تخفیف”. یا ممکن است مثل رستوران نائب بر روی کیفیت و لوکس بودن تمرکز کند. مهم این است که شما باید چیزی را پیدا کنید که در ذهن مشتری برای شما یک خانه یا یک جایگاهی را ایجاد کند و شما در آن جایگاه در ذهن مشتری اولین و بالاترین باشید.
در واقع افراد نمیتوانند در ذهنشان تمام محصولات و خدمات را بهصورت پخش و نامرتب نگه دارند. ذهن ما نیاز به دسته بندی کردن مطالب دارد. شاید با تجسم مجموعهای از نردبانها بتوانیم متوجه شویم که ذهن چگونه از منفجر شدنش جلوگیری میکند. برای هر دسته یا گروه یک نردبان قرار میدهد و این نردبان حداکثر حدود ۷ پله دارد. هر برند به یک پله اختصاص مییابد. برندی که در پله بالاتری قرار دارد و اول است، بیشترین سهم را دارد. برندی که میخواهد سهمش را افزایش دهد یا باید برند پله بالایی را بیرون کند و خودش جایش را بگیرد (که اغلب غیرممکن است) یا باید برای خود نردبان جدیدی دستوپا کند. یعنی یک دسته یا گروه جدید متمایز در ذهن مشتریان ایجاد کند.
اسپرایت زمانی که میخواست وارد بازار شود نمیتوانست با کوکاکولا و پپسی که هر دو در بالای نردبان بودند و به لحاظ منابع مالی بسیار قدرتمند بودند رقابت کند. اسپرایت یک جایگاه جدید ساخت؛ “نوشابه غیر کولا” و در بازاریابیاش روی این ویژگی مانور داد. اینگونه در جایگاهی قرار گرفت که میتوانست خودش در پله بالا قرار بگیرد. بعداً سونآپ نیز اضافه شد ولی به جایگاه اسپرایت دست نیافت. شما نیز باید با شناخت بازار، مشتریان، محصول و منابع خودتان یک جایگاه بسازید و یا در جایگاهی تلاش کنید که پلههای کمتری اشغالشده است.
۳- شعار و نام تجاری خود را تعیین کنید
باید شعار و نام تجاری خود را بر اساس هویت برندتان بسازید. شعار باید دقیقاً جایگاه و هویت شما را تعیین کند، نه اینکه صرفاً آهنگین باشد. در انتخاب نام تجاری دقت کنید که شبیه به رقبا نباشد؛ و تلفظ و به یادآوری آن ساده باشد. متفاوت بودن مثل همیشه یک امتیاز است اما تفاوت را در یک چارچوب قرار دهید. سادگی نام را حفظ کنید. برندهای پیچیده در ذهن غرق میشوند و به سختی به یاد میآیند. سعی کنید نام تجاریتان مناسب آدرس اینترنتی باشد و شیوههای متخلف نگارشی نداشته باشد که اشتباه در تایپ آدرس آن زیاد پیش بیاید.
۴- هویت بصری خود را شکل دهید
بسیاری از کسبوکارهای کوچک و متوسط پررونق هویت قوی در ذهن مشتریانشان دارند. مثال سادهاش نام فلان تاجر یا کاسب است که خودش بسیار اعتبار دارد و در ذهن مشتریان او ارزش دارد. در مرحله قبل شما تمایز کسبوکارتان را در شیوه عملی، کلامی و نگارشی نسبت به رقبا اعلام میکنید؛ حالا این تمایز را در تصویر نشان میدهید. قدرت تصویر بسیار قدرتمندتر از نوشتار است. چرا که در زمان کوتاهتری اطلاعات بیشتری را با سرعت به ذهن ما انتقال میدهد. به یادآوری آن نیز راحتتر و به مکانیسم ادراکی ما نزدیکتر است.
شرکت اپل در ابتدا با شعار ” Byte into an Apple” و با لوگوی یک درخت سیب و نیوتن که در زیر آن نشسته است شروع شد. سپس در تغییری برای ایجاد تمایز بیشتر در بازار، شعار را به “Think Different” تغییر دادند و لوگوی آنها تبدیل به یک سیب گاز زده شد. از سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۲ به شدت از این شعار و لوگو در تبلیغاتشان استفاده میکردند تا این هویت بصری و شعار را در بازار جا بیندازند.
۵- روی بازاریابی و روابط عمومی کار کنید
برند سازی نیاز به زمان دارد و اگر قصد دارید برندی ارزشمند و قدرتمند بسازید، باید بدانید که تا چند سال ابتدایی باید بر روی روابط عمومی متمرکز شوید؛ نه تبلیغات پرهزینه و زیاد. این اشتباه بسیار رایج است که معمولاً کسبوکارهای داخلی و خارجی زیاد مرتکب شدهاند. آنها پس از انتخاب نام تجاری و شعار شروع میکنند به بمباران تبلیغاتی تا برند خود را معرفی کنند. طبق تحقیقات از هر ۴ نفر، ۳ نفر به تبلیغات اعتماد نمیکنند و آن را دروغ میدانند. بنابراین هزینه زیادی را صرف تبلیغات ابتدایی نکنید. اینگونه تبلیغات به ضرر شماست و هزینه بیش از حد در آن فقط جیب کانونهای تبلیغاتی را پر میکند. ابتدا باید بر روی کمپینهای روابط عمومی سرمایهگذاری کنید و از طرق مختلف مشتریان بالقوه را با ویژگیهای برندتان آشنا کنید، فروش ایجاد کنید و به مرور زمان تبلیغات خود را متناسب با افزایش فروشتان زیاد کنید. تبلیغ برای محافظت از جایگاه برند شما است.
بدترین نوع تبلیغات انلاین چیست ؟
در یک تحقیق توسط موسسه Nielsen Normal Group، آماری جمع آوری شد که در آن زننده ترین و آزاردهنده ترین نوع تبلیغات دیجیتال را برای کاربران گردآوری کردند. این آمار قبلا در سال 2004 توسط این موسسه NNG انجام شده بود. اما به علت کم تنوعی در تبلیغات آن زمان، این آمار را با توجه به تعدد تبلیغات فعلی به روزتر و کامل تر کردند. در این نوع تحقیق، فرمت های مختلف تبلیغاتی در Device های مختلف مانند دسکتاپ و موبایل و تبلت به افراد مختلفی که بخاطر این تحقیق گردآوری شده بودند جمع آوری کردند و تبلیغات آزار دهنده را بر اساس آنها امتیاز دهی کردند. این تحقیق را بر اساس شرایط خاصی انجام دادند. مثلا تبلیغات را با رنگ بنفش به افراد نشان دادند تا افراد تحت تاثیر رنگ برند قرار نگیرند. و یا لوگوی برند را نشان نداند که افراد در نشان دادن پاسخ صحیح مقاومت نشان ندهند. در واقع این تحقیق را بدون خطا انجام دادند.
انواع تبلیغات و فرمت های آنان در نسخه دسکتاپ و موبایل
در زیر به گردآوری انواع تبلیغاتی که به افراد نشان داده شد را پرداختیم و توضیح می دهیم که هر کدام از تبلیغات در کدام نسخه یعنی موبایل یا دسکتاپ، و در کدام قسمت صفحه نمایش داده شده است.
بر اساس این مطالعه و تحقیق میانگین امتیاز دهی به انواع تبلیغات دیجیتال گردآوری شده است.
بر این اساس افراد به هیچ کدام از تبلیغات نظر مثبتی نداشتند و مورد استقبال آنان قرار نگرفت. اما کاربران به برخی از فرمت ها خوشبین تر بودند. کمترین امتیاز تبلیغات به تبلیغات سمت راست Right Rail با امتیاز 3.81 است. علت محبوبیت بیشتر این تبلیغات و فرمت های تبلیغاتی، آزاردهنده نبودن آن است.
Modal
این نوع تبلیغات در نسخه موبایل و دسکتاپ به افراد نمایش داده شد. این تبلیغات دیجیتال روی محتوای وب سایت ها ظاهر می شود و مانع از ارتباط برقرار کردن کاربر با وب سایت است و تا زمانی که روی آن کلیک نشه و یا تبلیغ را نبندید آن صفحه همواره نمایش داده می شود.
Non Modal
این نوع تبلیغ بر روی نسخه دسکتاپ به افراد نمایش داده شد. این نوع تبلیغ روی محتوای وب سایتی که بازدید می کنید در قسمت پایین سمت راست نمایش داده می شود با وجود اسکرول کردن کاربر این تبلیغ همچنان نمایش داده می شود و تبلیغ بر سر جای خود باقی می ماند.
Persistent banner (top of content)
این نوع تبلیغ هم در نسخه موبایل و هم در نسخه دسکتاپ به کاربران نمایش داده شد. این نوع تبلیغ در قسمت بالای صفحه وب سایت ظاهر می شود و بدون اینکه محتوای وب سایت را مسدود کند و با اسکرول کردن کاربر، سر جای خود نیز باقی می ماند. این نوع بنر تبلیغاتی در بالای صفحه نیز باقی می ماند.
Persistent Banner (Bottom of content)
این نوع تبلیغ نیز هم در نسخه دسکتاپ و هم در نسخه موبایل به کاربران به افراد نمایش داده می شود. این تبلیغ در قسمت پایین صفحه وب سایت ظاهر می شود بدون اینکه محتوای صفحه وب سایت را مسدود نماید و با اسکرول کردن به قسمت پایین توسط کاربر سر جای خود باقی می ماند. این نوع بنر تبلیغاتی به صورت ثابت در قسمت پایین صفحه نمایش داده می شود.
Intracontent (With content reorganization)
این نوع تبلیغات هم در نسخه موبایل و هم در نسخه دسکتاپ به کاربران نشان داده شد. زمانی که صفحه وب سایت بارگذاری می شود، این تبلیغ ظاهر می شود و محتواهای موجود در وب سایت به سمت پایین حرکت می کند. از جمله منفورترین نوع تبلیغات است.
Intracontent (Without content reorganization)
این نوع تبلیغ هم در نسخه موبایل و هم در نسخه دسکتاپ به کاربران نشان داده شد. این نوع تبلیغ در میان محتوای اصلی صفحه نمایش نشان داده می شود.
Right Rail (Animated)
این نوع تبلیغ در نسخه دسکتاپ به افراد نمایش داده شد. در کادر سمت راست صفحه قرار دارد و برای جلب توجه بیشتر کاربر به صورت متحرک نمایش داده می شود.
Prevideo (no skip)
این نوع تبلیغات در نسخه موبایل به کاربران نمایش داده شد. ویدئوی تبلیغاتی که قبل از پخش ویدئوی اصلی به کاربر نمایش داده می شود و قابل رد کردن نیست. این نوع تبلیغات از جمله منفورترین نوع تبلیغات است.
Prevideo (With skip)
این نوع تبلیغات در نسخه دسکتاپ به کاربران نمایش داده شد. ویدئوی تبلیغاتی که قبل از پخش ویدئوی اصلی به کاربر نمایش داده می شود و کاربر می تواند پس از 5 ثانیه از تماشای آن ویدئو منصرف شود و اصطلاحا skip کند.
Autoplay video (With skip)
این نوع تبلیغات در نسخه دسکتاپ به کاربر نمایش داده می شود. زمانی که کاربر وارد وب سایت می شود این نوع تبلیغات ویدئویی به صورت خودکار شروع به پخش شدن می کند و امکان skip کردن آن نیز وجود دارد.
Retargeting
این نوع تبلیغات در نسخه موبایل و دسکتاپ به کاربر نمایش داده شد. تبلیغاتی که بر اساس رفتار کاربر به او نمایش داده می شود. به عنوان مثال، یک کاربر محصولی را به صورت آنلاین خریداری کرده و بعد از مدتی همان کاربر کالاهای مشابهی با محصول خریداری شده یا مرتبط با آن شرکت در وب سایت های مختلف مشاهده می کند.
Sponsored Social Media content
این نوع تبلیغات در نسخه موبایل و دسکتاپ به کاربر نمایش داده شد. این نوع تبلیغات در صفحات شبکه اجتماعی هر کاربر در بازاریابی شبکه های اجتماعی نمایش داده می شود.
Related Links
این نوع تبلیغات در نسخه موبایل و دسکتاپ به کاربر نمایش داده شد. این نوع تبلیغات در پایان هر مقاله و به عنوان لینک مرتبط با ان محتوا ظاهر می شود.
Deceptive Links
این نوع تبلیغات در نسخه موبایل و دسکتاپ به کاربر نمایش داده شد. زمانی که کاربر برای انجام کار خاصی مانند دانلود یک فایل یا انجام آزمون، به یک وب سایت مراجعه می کنند. لینک های مشابه دیگری کنار لینک اصلی دانلود وجود دارد که باعث گمراه شدن کاربر می شود که لینک های تبلیغاتی است. این نوع تبلیغات از جمله منفورترین نوع تبلیغات است.
از جمله منفورترین و آزار دهنده ترین نوع تبلیغات دیجیتالی، تبلیغات پاپ آپ است.
بر اساس آماری که شرکت NNG جمع آوری کرد تبلیغات Modal یا پاپ آپ منفورترین نوع تبلیغات است. متاسفانه این نوع تبلیغات هم در نسخه موبایل و هم در نسخه دسکتاپ قابل مشاهده است. برخی به اشتباه اینگونه تفکر می کنند که جمع آوری لیستی از ایمیل ها برای بازاریابی ایمیل و یا به دست آوردن عضو جدید از طریق نمایش کادر Pop up می تواند روشی موثر در تبلیغات باشد اما این بیشتر کاربر گریز است.
محتوای خود را با رسانه های اجتماعی و اتوماسیون بازاریابی بهتر کنید
محتوای خود را با رسانه های اجتماعی و اتوماسیون بازاریابی بهتر کنید
آلودگی محتوا واقعی است. اگر شما بخشی از مجموعه افرادی هستید که تولید محتوا بر روی صفحات وب دارند این مقاله را مطالعه نمایید.
در جریان بی نظمی و جریان تحلیل های روند بازاریابی محتوا، بازگشت «روایت خستگی محتوا» می آید. طبق تحقیقاتی که انجام شده است گزارش را اینگونه اعلام کرده اند که بازاریابی محتوا به خوبی کار نمی کند. و افرادی که تولید محتوا می کنند و در بازاریابی محتوای خود می کوشند از آن به خوبی استفاده نمی کنند. اما تا زمانی که اینترنت داشته باشیم، محتوا در زمینه ورزش ما قرار می گیرد. ما باید برای ایجاد محتوای بهتر تمرکز کنیم. نه کمتر، نه بیشتر – بهتر است که محتوای با کیفیت تولید کنیم تا به نتیجه برسیم.
در این مقاله شما یاد خواهید گرفت:
1.تولید محتوای ساده
2.تولید محتوای غیر منظره و جذاب
3.تولید محتوای ملموس برای مخاطب
چگونه تولید محتوا کنیم؟
در تولید محتوا رعایت چند اصل ملزم کار شماست
1.محتوایی ساده و و به دور از هر گونه کلمات دشوار تولید کنید
از مهمترین اصول تولید محتوا و ماندگاری آن، سادگی محتوای تولید شده است. ساده بودن تولید محتوا ظاهری ساده و مفهومی پیچیده دارد. هنگامی که شما جمله ای چند کلمه ای اما تاثیرگذار را منتشر می کنید، با احساس مخاطب ارتباط برقرار می کنید تا بتواند سالها آن را به خاطر داشته باشد.
از جمله اقداماتی که یک تولید کننده محتوا حرفه ای باید بتواند به خوبی از پس آن برآید، هرس کردن محتوا و همچنین حذف کلمات زائد است. این جمله یعنی شما باید توانایی تبدیل یک متن 2000 کلمه ای به یک متن 200 کلمه ای را داشته بدون بدون آنکه مفهوم کلی آن از بین برود. و پس از آن باید قادر باشید از بین این 200 کلمه یک جمله پر محتوا بیرون بکشید و در واقع عصاره متن را باید بیرون بکشید.
2.مخالف انتظار مخاطب پیش بروید و غیرمنتظره باشید
از اصولی ترین و بهترین نوع تولید محتوا این است که باید در خلاف انتظار مخاطب محتوا تولید کنید تا محتوایی تاثیرگذار باشد. زمانی که بر خلاف انتظار و منطق مخاطب خود جلو بروید در کار خود موفق شده اید و متن خود را تاثیر گذار تولید کرده اید. علاوه بر تاثیر گذاری محتوا باید اشتیاق و کنجکاوی ادامه دادن مطلب را در مخاطبین خود ایجاد نمایید.
3.محتوایی ملموس تولید کنید
هنگامی که محتوای شما برای مخاطبانتان با یک معنی و مفهوم مشخص تولید می شود می توانید ادعا کنید که محتوای شما قابل لمس است. پس باید محتوای شما برای مخاطب قابل درک باشد.
محتوای تولیدی باید شرایط ویژه ای داشته باشد.
✔ مخاطب پسند و جذاب باشد
✔ باعث افزایش بازدید به وب سایت و ترافیک ارگانیک باشد
✔ باعث افزایش فروش محصول برای سایت باشد.
✔ در تبدیل مشتری به مشتری وفادار بکوشد
✔ به بهبودبهینه سازی وب سایت و بالابردن رتبه سایت بکوشد
ضریب بازگشت به سایت
ضریب بازگشت
ضریب بازگشت یا Bounce Rate به میزان حضور فعال یک کاربر در وب سایت شما و صفحه ای که باز کرده و پیش روی اوست گفته می شود. تحقیقات و تجزیه و تحلیل ها نشان می دهد که اکثر کاربران پس از مشاهده تنها یک صفحه از وب سایت از آن خارج می شوند. بررسی بر روی ضریب بازگشت نشان می دهد که کاربرانی که به وب سایت شما هدایت شده اند تا چه میزان با مطالب شما درگیر شده اند و آیا توانسته اند با سایت شما ارتباط برقرار کنند یا خیر؟ زمانی که شما بتوانید با کاربر از طریق ارائه مطالب ارتباط برقرار کرده و آنها را تشویق نمایید که از صفحات بیشتری بازدید نمایند توانسته اید آنها را مدت زمان بیشتری در وب سایت خود نگه دارید و در نتیجه ضریب بازدید سایت خود را پایین آورده اید. بررسی این نکته ضروری است که ضریب بازگشت یه وب سایت باید پایین باشد نه بالا.
ضریب بازگشت یا Bounce Rate از پارامترهای بسیار مهم در یک وب سایت و در بازاریابی دیجیتال است. معمولا مدیران سایت های موفق همواره در تلاش هستند که ضریب بازگشت وب سایت خود را کاهش دهند. برخی موارد باعث می شود که بر روی نرخ خروج افراد از سایت تاثیر بگذارید که در اینجا به بررسی مهمترین آنها می پردازیم:
1.پایین بودن گرافیک وب سایت
2.صفحات با سرعت پایین تری بارگزاری می شوند.
3.در صفحات وب سایت مطالب مفیدی وجود ندارد.
4.محتوای سایت به موقع به روز رسانی نمی شود.
توجه کنید که هر چقدر ضریب بازگشت وب سایت شما بیشتر باشد نشان می دهد که وب سایت شما از جذابیت پایین تری برخورداری است و مطالب مفید کمتری در وب سایت حضور دارد.
ضریب بازگشت با چه درصدی مطلوب است؟
در واقع در پاسخ به این سوال نمی توان عدد مشخصی را برای bounce rate مشخص کرد.اما می توان گفت که ضریب بازگشت 20-30 عالی است. یا بونس 60% را یک بانس متوسط مشخص می کنیم. به طور کلی نمی توان همه وب سایت ها را با هم مقایسه کرد. اما اینگونه که پیداست Bounce Rate بین 20-70 درصد یک نرخ بازگشت خوب می باشد. اما اگر این عدد بیشتر باشد مثلا 80 درصد باشد نمی توان این وب سایت را جز وب سایت های موفق دسته بندی کرد.
راه های موثر کاهش Bounce Rate
استفاده از ویدیو و کلیپهای مفید و مرتبط در پایین آوردن ضریب بازگشت می تواند موثر واقع شود. سعی در ساده نویسی مطالب داشته باشید. کاربر اگر مطالب شما را گنگ دریافت کند از وب سایت شما خارج می شود.
✔ وبلاگ
✔ ایجاد لینک های درون وب سایت (Juice Link)
✔ مطالب بلند گذاشتن
✔ عنوان و مطالب با هم همخوانی داشته باشند